سدریک

ابرشبانه عاشق آسمان بی ستاره است


 

 
دلمان خوش است که می نويسيم ...
و ديگران ميخوانند و عده ای می گويند :
آه چه زيبا...
 و بعضی اشک می ريزند...
 و بعضی می خندند...
دلمان خوش است به لذت های کوتاه...
به دروغ هايی که از راست بودن قشنگترند...
به اينکه کسی برايمان دل بسوزاند يا کسی عاشقمان شود...!!
با شاخه گلی دل می بنديم...
و با جمله ای دل می کنيم...
دلمان خوش است به شب های دو نفری و نفس های نزديک...
دلمان خوش می شود به برآوردن خواهشی و چشيدن لذتی...

و وقتی چيزی مطابق ميل ما نبود...!!
 چقدر راحت لگد می زنيم !!!!
                                 و چه ساده می شکنیم همه چیز را...

 

برچسب:,

|
 



دور گشتم

دور گشتم از رویای خویش

قایق به گل نشسته را به آب انداختم

خاک غم آلود امیدم،مرگ احساس را تمنا می کرد

دور گشتم از رویای امیدوار خویش

دور گشتم

رویای من گرگ سفید خواب هایت نبود

رویای من اسب سیاه غم هایم نبود

دور گشتم از بیابان گرم تنهایی هایم

دور گشتم

سراب ردپایت را پاک خواهم کرد

دور خواهم گشت از رویای دریاییت

دور خواهم گشت از خواب های سفید شامگاهیت

دور خواهم گشت از خویش...

"سدریک"

برچسب:,

|
 



چه خوش خیال است دل من!

به خیالش که جای مهرش امن است

به خیالش که جایی میان سینه ات را از آن خود کرده است

آخر فاصله کار خود را کرد...

وداع مهر من با قلب تو،در تولد شهاب بی تفاوتی رخ داد...!

"سدریک"

برچسب:,

|
 


ما پيغام دوست داشتنمان را با دود به هم ميرسانيم
نمي دانم آن سو براي تو تكه چوبي هست؟!
من اينجا جنگلي را به آتش كشيده ام.
سدریک:
شعله های دود سادگیت،افق تیره و تار قلب مرا روشن کرد
کاش تردید چشم هایم مرا مبهوت مه غبارآلود زمان نکند
مانده ام با جنگل خشک احساس خویش...!
آسمان یاریم خواهد کرد؟

 

برچسب:,

|
 



من نیز از پای درآمده ام

من نیز آمدن زمستان احساس را نظاره گرم

مرگ تو با سرنوشت شوم من گره خورده است

نفس های آخرم را بدرقه راهت میکنم

همه در این اندیشه می مانند که چقدر دیر می گذرد

و من به وفای تو می اندیشم

مرگ تو،تب احساس مرا زنده نگه نمی دارد

آرام زیر خاکستر سفید بیارام...

"سالروز مرگ پاییز را به تمام سلاطین دنیا تسلیت میگم"

سدریک

 

برچسب:,

|
 

ساده تو را از دست ندادم

ساده رفتي

به سادگي مرگ پاييز در شب يلدا

به سادگي طلوع سرد زمستان در قلب پرستوي عاشق

ساده از دست نرفتي

ساده رفتي

ساده رفتي چون خزان گل سرخ در شب مهتابي

ساده رفتي همانند غروب رنگينكمان بر بلنداي ابر زمان

ساده تو را از دست ندادم

ساده رفتي

ساده پر كشيدي بر منتهاي آرزو

ساده گذر كردي از نسيم خنك بهاري

ساده تو را از دست ندادم

ساده خود را شكستم

ساده نرفتي

ساده بدرقه ات كردم

"سدریک"

برچسب:,

|
 

نشسته ام بر لب عمر و گذر آب روان مي بينم

به صفاي باغبان مي خندم

رويش پيچك،بر سر خانه دوست را به تماشا نشسته ام

خسته ام از اين پرسش

خسته ام از بس كه پرسيد خانه دوست كجاست؟

"سدریک"

برچسب:,

|
 

رويت باران،انگيزه كوچ گرگ سفيد خواب هاي من بود

تعبير رويا،در نبود گرگ باران ديده

طعم خشك حقيقت را يادآور شب تنهايي من است

"سدریک"

برچسب:,

|
 


آن ها در بیداریشان به من می گویند"تو و دنیایی که در آن زندگی می کنی چیزی نیستید جز دانه شنی که بر ساحل دریایی بی کرانه افتاده اید.و من در رویایم به آن ها می گویم:"من آن دریای بی کرانه هستم.و همه ی جهان چیزی نیست جز دانه ای شن بر ساحل من."
SEDRIK.1992@yahoo.com

نیایش
سنگ صبور
کوچه ی خاطرات
تفکرات روزانه
سیاه مشق

 

SEDRIK

 

 

 

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:

برای ثبت نام در خبرنامه ایمیل خود را وارد نمایید




آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 1
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 8
بازدید ماه : 124
بازدید کل : 7742
تعداد مطالب : 297
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1




كد ماوس